اینقدر سرو صدا کردیم پسر داییم بنده خدا کارش و ول کرد اومده بود مارو ساکت میکرد در کل خیلی خوش گذشت:)
از بین اون همه پسر با کیفیت توی کافی شاپ یه پسر ضایع با یه تیپ ضایع تر گیر داده بود به من:|
یعنی دلم میخواست برم بزنم تو گوشش بدبخت دختر ندیده ی دوزاری...
آخر قضیه ما که بلند شدیم بیایم اونام بلند شدن بیان دنبالمون که پسر داییم فهمید این کرم داره کار حساب کتابشون و اینقدر طول داد که فک کنم ما رسیدیم خونه اونا هنوز اونجا بودن:))))
یه پسرم تو خیابون بهم تیکه زد چه جیگری:|تیکشو من خوردم ذوقش و دختر عمم میکنه:|
نسل این آدمایی که تو خیابون تیکه میندازن و شماره میدن چرا منقرض نمیشه؟این خز بازیا چیه خدایی؟
ترامپ...برچسب : نویسنده : busybrain بازدید : 165